bg
نخستین نبودن
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/05/31
تعداد نمایش :‌ 7

من
از دهانِ یک رؤیای فراموش‌شده
به جهان نلغزیدم
بلکه از پشتِ پلکِ یک خاطره‌ی بی‌ نشان
به سوی هستی
خیر برداشتم

نه زمان بود
نه مکان
فقط صدای خنده‌ی یک ساعتِ بی‌عقربه
که در گوشِ یک سنگ
تکرار می‌شد

پوستم
از جنسِ سوال بود
و استخوان‌هایم
با جوهرِ کتاب‌هایی نوشته شده بودند
که هیچ‌کس نخوانده بود

درختی در من رویید
که برگ‌هایش
با زبانِ خواب‌زده‌ی ماهی‌ها
برایم از مرگِ پیش از تولد گفتند

من
با چشم‌هایی از جنسِ پنجره
به درونِ خودم نگاه کردم
و دیدم
که جهان
نه آغاز دارد
نه پایان
فقط تکرارِ بی‌وقفه‌ی
سقوط در آغوشِ یک واژه‌ی نانوشته است

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران