bg
قید غم عشق
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/05/25
تعداد نمایش :‌ 4

گرچه دل را به خیالِ تو رها می‌سازم،
لیک از قیدِ غمِ عشق جدا می‌سازم.

یار اگر عهد نهد، عشق به جا می‌آرد،
می شوم عاشق و دل را به وفا می‌سازم

گرچه شب‌گردم و اندیشهٔ دل پرورده،
با خیالِ رهِ روشن، به فنا می‌سازم.

حلقه‌ای در سر زلفت که نمی‌گیرد دست،
من به صد درد، به امید وفا می‌سازم.

همچو باران ز فراقِ تو به خاک افتادم،
هرچه شد، با عطشِ اشک دوا می‌سازم.

تیرگی‌ها به دل خسته من می‌ریزد،
من به ذوقِ سحر از شب به دعا می‌سازم.

آخر ای عشق، تو با درد من آمیخته‌ای،
با همین غم، که نمودم بخدا می‌سازم.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
زهرا روحی فر
0
0

درود ها. بسیار عالی و زیبا