bg
در امتداد خاموش خانه
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/05/17
تعداد نمایش :‌ 2

نه در صدا
نه در سکوت
من در امتدادِ خاموش‌خانه‌ای
که دیوارهایش
از جنسِ نادیده‌هاست

تو رفته‌ای
نه با گام
نه با پرواز
بلکه با لغزشِ اندوهی
که نامی ندارد

من مانده‌ام
نه در بودن
نه در نبودن
بلکه در حالتی
که از تعریف گریزان است

با دستانی
که لمس نمی‌کنند
و ذهنی
که نمی‌سازد

تو از کدام سمت
به این بی‌سمتی رسیده‌ای؟
وقتی که جهت
در نقشه‌ها محو شده
و نشانه
در حافظه‌ی جهان
فراموش گشته

در من
نه رنگی هست
نه سایه‌ای
فقط طرحی
که از خیالِ ناتمام
زاده شده

با گامی
که به جایی نمی‌رسد
و صدایی
که در گلو
خاموش مانده

من از کدام تجربه
به این بی‌تجربگی رسیده‌ام؟
وقتی که دانستن
بی‌معناست
و ندانستن
بی‌درد

تو از کدام شب
به این بی‌سپیده‌گی رسیده‌ای؟
وقتی که صبح
در تاریکی حل شده
و شب
در روشنایی
گم

در من
نه آغاز هست
نه انجام
فقط چرخه‌ای
که از تکرار
خسته است

با نگاهی
که نمی‌پاید
و احساسی
که نمی‌ماند

من از کدام واژه
به این بی‌زبان‌گی رسیده‌ام؟
وقتی که حرف
در دهان
سنگ شده

تو از کدام خاطره
به این بی‌تصویر‌گی رسیده‌ای؟
وقتی که حافظه
از ثبت
بازمانده

در امتدادِ خاموش‌خانه
من ایستاده‌ام
نه در تو
نه در من
بلکه در جایی
که هیچ‌کس
از آن عبور نکرده
و هیچ‌چیز
در آن نمانده

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران