bg
رد خورشید
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/04/29
تعداد نمایش :‌ 15

از نگاهش رد خورشیدم به شب افتاده است
در دل من شعله‌ای از مهر، تب افتاده است

شاخه‌های آرزو در باغ چشمش تازه‌اند
هر دعا با نام تو بی‌جست‌وجو، افتاده است

سایه‌اش را بر درختی کاشتم در کوچه‌ام
هر نسیمی از دلش بر برگ‌ها افتاده است

با غزل‌های شکسته راهی‌ام سوی سکوت
عشق او در شوره‌زارم آب هم افتاده است

اشک من چون رود جاری در خموشی‌های شب
نام او هم بی‌صدا بر سنگ‌ها افتاده است

این دل عاشق هنوز از ردّ پایش زنده است
دفتری از او به جام جان ما افتاده است

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران