bg
غزل شب
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/04/21
تعداد نمایش :‌ 17

غزل شب
شب رسید از عمق رؤیا، خسته از خواب جهان
با عبایی از سکوت و پرده‌ی راز نهان

برکه در آیینه‌ی تاریک، طرحی می‌کشد
ماهِ تنها، گم‌شده در قاب اشک و دودمان

شاخه‌ها هم زمزمه‌، پیچیده در بوی گلاب
باد می‌رقصد به دور پنجره، بی‌هم‌زبان

در دل شب، هر ستاره‌ زخم‌هایی بنهفته‌ دارد
می‌تپد در گنبد شب، قلب‌های بی‌امان

من در این ظلمت، درنگی از "خود"م گم کرده‌ام
ای شبِ مه‌پوشیده، آیا پاسخی داری بدان؟

تعداد تشویق کننده ها : 1
افرادی که تشویق کرده اند

زهرا روحی فر -
ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران