هایبون درخت ارغوان ۴ نثر: کودکی هایم را به یاد میآورم؛ زیر سایه ارغوانی مادربزرگ می نشستم و او از عروسی درختان می گفت. حالا که او رفته، ارغوان هر بهار تنها عروسی میکند... هایکو: عروسِ بهاری – ارغوان بی مادربزرگ همچنان می رقصد.