ادبیات آیینیِ فارسی، قرنهاست که ریشه در جانِ ملت دارد. از مراثی محتشم کاشانی تا غزلهای نالۀ سوگ، همواره شعر، رسالتِ ثبتِ حقیقت عاشورا، روایتِ پایداری و تصویر مظلومیت را به دوش کشیدهاست.
در میانهٔ این میراث گرانبها، شکلهایی از شعر کهن بر صحنه ماندهاند؛ اما امروز، نیاز داریم نگاهی تازه و بیپیرایه به سوگ بیاندازیم—بیانی موجز، مینیمال، و اندیشهورز.
هایکو، کوتاهترین شکلِ شعر ژاپنی، سالهاست در شعر فارسی تجربه میشود؛ اما بیشتر در طبیعت، فصول، یا تأملات فلسفی. در این میان، آنچه غایب است، پیوند میان این فرم جهانی با روح ایرانی و باورهای آیینی ماست.
ما بر این باوریم که هایکوی آیینی، شکلی نو و خلّاقانه از بازتابِ سوگواری و بیداریست:
- هایکویی که با سه سطر و سکوت، کوهی از معنا را حمل میکند
- هایکویی که با واژگان اندک، مرزهای زمان و مکان را میشکند
- هایکویی که با زبان امروز، به آیین دیروز وفادار میماند
چرا هایکوی آیینی؟
زیرا نسل امروز، به شعری نیاز دارد که کوتاه باشد اما کوبنده
ساده باشد اما عمیق
و در همان سه سطر، هم عزاداری کند، هم اندیشه بیافریند
ما معتقدیم که این جریان نوپا، میتواند آغاز یک ژانر تازه در شعر آیینی معاصر ایران باشد. گامی به سمت جهانیسازیِ معنویت، از طریق ابزاری جهانی و بیواسطه.
و اشعار زیر، نور چراغ این مسیر است...
هایکوی آیینی
۱.
نی مینالد نرم،
در دل شبِ ساکتِ راز
دل گم میشود
۲.
ردای باران
بر دوشِ خاک میافتد—
وقت نیایش است
۳.
ذکر روی لب، و
نور بر تسبیحِ نمدار—
صبحِ تجلی
۴.
پا برهنهرو
در صحنِ سکوتِ کهن
سنگها دعا
۵.
سایهی گنبد
در آب چاه میلرزد—
دل نیز چنین