bg
یا لیتنا هنا معک
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/04/08
تعداد نمایش :‌ 9

در عطش سوخت دلم، دشت به دریا زده بود
کفن از موج برون آمد و بالا زده بود

باد می‌رفت به سمت حرمی بی‌سر و در
آسمان خیمهٔ اندوه، معما زده بود

جلوه‌گاهی شده بود آن تن صد چاک شده
هر که دیدش، دل خود را به تمنا زده بود

چشم‌ها خاک شد از نور طلوعی بی‌تاب
ذره‌ای سرمه اگر داشت، تماشا زده بود

نیزه‌ها سایه نداشتند، ولی ظهر غریب
با نفس‌های علی‌اصغر ما، تا زده بود

ذکر "یا لیتَنا" بود به لب‌های فلک
هر که با قافله آمد، به تمنّا زده بود

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران