ای نگاهت روشنی بخش غم شبهای من
میکشد لبخند شیرینت بهسویت پای من
باد با چشمان تو رازی از نهان در دل نهاد
نغمهای پیچیده در موج خیالآرای من
هر نفس از بادهی عشقت بهاران میرسد
باغ دل سرسبز شد با سایهی مأوای من
دستهای خستهام در آسمان، پرواز کرد
با امیدت نور باران شد شبِ تنهای من