bg
سماع عشق
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/04/04
تعداد نمایش :‌ 5



در دلِ ما آتشی افتاد، زان افسونِ یار
شورِ هستی شد نهان، در نغمه‌ی آن پرده‌دار

رقصِ جان آمد به مستی، دل ز خود بیگانه شد
محو شد هر نقشِ باطل، جز صفای آن نگار

ماه در آیینه‌ی شب، مست نورِ باده شد
سایه افتاد از خیال، در کوچه‌های انتظار

تا بسوزد خاکِ دنیا، دل بسوزد از فراق
هر که شد غرقِ محبت، فارغ است از روزگار

چون که دست از خود بشوید دل، کند پروازِ عشق
هر که افتد در هوایش، بگذرد از کوه و نار

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران