bg
بوی دیروز، عطر فردا
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/03/26
تعداد نمایش :‌ 9



در باد،
دو سایه در هم تنیده‌اند،
یکی بوی بارانِ نخستین،
دیگری عطرِ طلوعی که هنوز نیامده است.

دیروز سخن می‌گوید،
با رایحه‌ی خاکِ خیس،
با بویِ کتابی که سال‌ها
در انتظارِ دست‌های گرم مانده است.

فردا اما خاموش نیست،
با نت‌های ناشناخته،
با پیچ و تابِ عطری که
از مرزهای ناممکن عبور کرده است.

این دو در باد می‌رقصند،
بر یکدیگر هجوم می‌برند،
یکی برای ماندن،
دیگری برای آغاز.

اما در پایان،
تنها هوا باقی می‌ماند،
بی‌رایحه، بی‌نام،
و روزی که میان گذشته و آینده
در سکوت فرو می‌رود.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

بخش نظرات برای این شعر فعال نمی باشد.