نوبهار آمد و گل خنده به گلزار گرفت
عطر عشق از دل شب، راه به انظار گرفت
باد نوروز وزید از نفس صبح امید
دیده از روشن دل، رونق اسرار گرفت
چشمه از زمزمهی رود، سخن آغاز نمود
نغمهی عشق در این حلقهی تکرار گرفت
شاخهی سبز به امید سحر جان میداد
نور از بستر شب، رخصت بیدار گرفت
گوش کن! نالهی مرغ از دل گلزار خوش است
لحظهای از غم دیروز، دل از یار گرفت