در نسیم سحر آواز غمم میپیچد
خون دل ریخته در حلقه غم میپیچد
بر سر راه تو طوفان غبارم بگذاشت
هر نسیمی که ز بیداد تو دم میپیچد
ماه پنهان شد و شب غرق سکوتی بیرنگ
دود دل از شرر عشق رقم میپیچد
سایهای مانده از آن قصه پر خون در باد
که ز خاکستر گلشن به عدم میپیچد