نشسته نام تو در باور غزلهایم بیا ببین که در آغوش شعر تنهایم به عکس صفحه ی رایانه خیره می مانم چه زیرکانه پیِ حل این معمایم به چشم قافیه دار و ردیف لبهایت؟ و یا جناس نگاهت؟....هنوز شیدایم چه گیسوانه کشیدی مرا به دستانت چه گیسوانه قلم را به باد می سایم عجیب ظهر تنت غرق نور ابهام است چنان که در شب نیما تویی تمنایم مرا به لطف کدامین سکوت میخوانی که لحظه لحظه تو را چون سکوت می پایم به نام نامی عشقت،سروده ام دردی بخوان سیاهه دل را ،امید فردایم عادل دانشی اسفند 95