باید آماده شوم ، تا بروم
تا ازاین برهه بیجا بروم
تکیه برباد موافق بکنم
بروم ...تا ته دنیا بروم
باهم آغوشی باران بهار
تا خروش دل دریا بروم
باید از وحشت فرعون دلم
با عصا و ید بیضا بروم
ازدل آزاری صبح نوروز
تا غروب شب یلدا بروم
دلم از غربت این شهر گرفت
به هواخواهی صحرا بروم
پر از این دلهره ی بی کسی ام
پرم از؛ هان؟ نروم؟ یا بروم؟
بهتر آن است که حالابروم
بی کس و بی دل و تنها... بروم
مصطفی رحیمی نیا
اهواز- 6/12/95