از عمر چه باقی است که مهمان شماییم تا کی برسد ما غزل مرگ سراییم رفتند رفیقان و غریبانه و غمگین ما منتظر لابد بی چون و چراییم راه آهن اهواز 95/11/7
جناب آقای رحیمی عزیز، سلام علیکم. ..................................................... چیزی که این روزها زیاد می بینیم ومی شنویم....(وحتماً دیده اید وشنیده اید).وبخصوص ازطرفِ قشرِ جوان ....وگاهی هم جوانهای صدوبیست ساله.اینکه:.........بعضی ازکلمات را، (کهنه)وقدیمی میدانندووومی نامند وسخت معتقدند که اینگونه کلمات مُرده اندونباید دراشعارازانها استفاده کرد.........بازارِداغی هم دارد این بحث ها........به بهانه ی (نوسرایی) ... انچنان ابرامی دربه ابتذال کشیدنِ (شعرفارسی) دارند..که گاهی آدمی باخودش می اندیشد که :نکند آنچه ما(مثلاً کهنه سرایان) تابه حال نوشته ایم.....به نوعی خیانت به فرهنگ وادبیّات کشورمان باشد وناخواسته...تیشه به ریشه ی آن زده ایم...ودرنتیجه بامتّهم کردنِ خود.....شاید برای مدتّی.....(خود سانسورمی شویم)...خودرامحکوم به سکوت می کنیم و....اگر هم مضمونی به ذهن برسد ....وحالی برای سرودن باشد.....آن راسرکوب می نماییم.همه ی اینها وصدالبته مطالبی دراین زمینه که اگربخواهم بنویسم.....ازحوصله خارج است راکلمه ی زیبای(لابُد)...درذهنِ بنده تداعی نمود.....واینکه جناب رحیمی عزیز....دراینجا ،چه کلمه ی دیگری به جای ان می توانست استفاده کند...که بهتروزیباتراز(لابد)....باشد.....وچه کسی می تواند بدونِ ادعا،...واقعاً با منطق ثابت کند که این کلمه...(کهنه )است و...نباید استفاده شود...چند روزِ پیش با جوانی که (کلاسیک) می سراید ...وزیباهم........بحثی داشتم دراینگونه موارد......باافتخار اذعان می نمود که هنوز یک بیت ازاشعارِ حافظ رانخوانده....والگویش برای سرودن....کسانی بود که(ببخشید اگرنامی ازانها نمی برم)چون بعضی ازانها شناخته شده اند......ومن سخت معتقدم که حتماً اشعارحافظ راخوانده اند.....به هرحال...اولِّ صبحی باخواندن شعرو، بخصوص بجا...وزیبا استفاده کردن ازیک کلمه ی مثلاً (کهنه ومرده ی لابد)....بنده زنده شدم.....خسته نباشید ......بزرگوار....
سلام علیکم استاد شیخی عزیز. ابتدا باید تشکر کنم برای حضوردلگرم کننده شما بزرگوار، اما در مورد آنچه که فرمایش کرده اید باید بعرض برسانم با فرمایش شما موافق هستم اما بعضی وقتها دیدن بکار بردن بعضی واژه ها وکلمات که بسیار مهجور ودور از ذهن هستند البته آزاردهنده است.اما از این بدتر (البته به نظر من بیسواد )مبهم وپیچیده گوییهایی است که حتی اگر از نظر ادبی حرفهای زیادی برای گفتن دارداما فقط افراد خاص میتوانند ازخواندن آن لذت ببرنند ونه عموم مردم! وبه نظرم این مهمترین ویژگی شعر حضرت حافظ می باشد که هرکس در هر مرتبه ای که باشدمی تواند از آن بهره وری کند وگرنه چرا باید از قدیم الایام دراکثر خانه ها در کنار قرآن ،دیوان حافظی هم باشد؟(البته این ویژگی قبل از دیوان حافظ ویاهردیوان دیگری، درخود قرآن به وضوح پیداست)ولی متاسفانه بعضی ها این ویژگی را فراموش کرده اند.. زیاده گویی مرا به بزرگواری خواهید بخشید.بازهم متشکرم.