bg
برف می بارید و من ...
شاعر :‌ دادا بیلوردی
تاریخ انتشار :‌ 1394/09/14
تعداد نمایش :‌ 446

*

برف میبارید و من

مات و حیران بر سپیدیِ چمن

می شدم غـرقِ تـماشـای جهـان ِ خـویشتـن

بیگمان پوسیده خواهد گشت تن

روزگاری در کفن

*

برف می بارید و باز

غنچه می نالید از سوز ِ اَیـاز

موی اسپیدِ سرم می داد بوی مرگ را

نصف شب من در تقلّا و نیاز

یاسمن در خواب ناز

*

ناگهان آمد ندا

چونکه دادا زین قفس گردد رها

در بهاران پیکرش مانندِ گل خواهد سرود

این طبیعت را بـه فرمان خدا

سبزتر از هر صدا

*

 

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
تردید
0
0

درود استاد دادا تشنگان سیراب می شوند از خروش ناب چشمه ی زلالتان دمتان گرم بزرگوار

user image
اکبر بهرامی
0
0

دادای عزیز و گرامی سلام علیکم احسنت به شما که مشتاقانه و با شور و نشاط به استقبال این نورسیده شتافتی آنهم با سروده ای ناب در پناه حق

user image
احمدرضاخانمحمدی(الف-راهی)
0
0

بسیار زیباست...سلام بر جناب دادای گرامی