bg
کجاست دست تو مادر
شاعر :‌ عادل دانشی
تاریخ انتشار :‌ 1395/07/11
تعداد نمایش :‌ 405

شب است و آینه در حسرت نوازش نور است کجاست دست تو مادر،چراغ آینه کور است آز آسمان نگاهت ،خروش چشمه خورشید سرود نبض زمین،رقص گل،قصیده ی نور است پرنده های مهاجر بر آبهای تو دیدند به هر کرانه ی دریا هزار جلوه ی شور است تو سجده گاه طلوعی ، قیام قامت صبحی که در تلالوی گیسویت آیه های ظهور است چه فصل های امیدی به پای پنجره دادی چقدر پنجره از پرتوِ بهشت تو دور است غزال زخمی چشمت، شکسته بغض غزل را فدای شبنم سرخی که بوسه خواه بلور است بخوان که عطر صدایت،در این سکوت خزانبار برای غنچه ی خاکی هنوز سنگ صبور است اگر به کعبه ی مستی نبرده ره دل عادل به قدر یک بغل از تو به عشق راه عبور است عادل دانشی مهر 95

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
اکبر بهرامی
0
0

عادل جان سلام و دست مریزاد

user image
عباس حاکی
0
0

تو سجده گاه طلوعی؛قیام قامت صبحی که در تلولوی گیسویت آیه های ظهور است. عالی است. یکی از مشخصه های اشعارت ترکیبات وصفی و تشبیهی فراوانی است که به کار می برید. البته کار ی است که می تواند برای خواننده - چنانچه سرعت انتقال خسته ای داشته باشد - مشکل باشد . اما به هر حال بیانگر تسلط شما است بر چنین سروده هایی. موفق باشی عزیزم چنانچه هستی.