دلبرا خلق جهان واله و شیدای تو اند
همه عاشق ، همه مجنون ، همه رسوای تو اند
ابر و باد و مه و خورشید چنان پندارم
گرم آراستن نرگس شهلای تو اند
بلبل و شاخ گل و شاهد و پروانه ی عشق
بزمی آراسته و محو تماشای تو اند
خوبرویان همه نزد رخ زیبای تو زشت
سرو قدان همه مات قد رعنای تو اند
کوهساران همگی خاک ره مقدم تو
چشمه ساران همه یک قطره ز دریای تو اند
دل و دین همه مخلوق به غارت بردی
همه سرگشته چو مجنون پیِ لیلای تو اند
نامسلمان و مسلمان همه از پیر و جوان
بندگان حرم حضرت والای تو اند
پادشاهیت بنازم که همه پادشهان
مستمند کرم دست توانای تو اند
من که باشم که کنم نزد تو اظهار وجود
تا بزرگان جهان خاک کف پای تو اند