bg
دلنوشته
شاعر :‌ ابوالقاسم کریمی
تاریخ انتشار :‌ 1402/07/18
تعداد نمایش :‌ 25

من محیط زیست هستم که با تمام وجودم عشق می‌ورزیدم به گل‌ها ،درختان ،پرندگان وَ حیوانات، که با هم زندگی می‌کردند ، عشق می ورزیدم به آب ،هوا ، خاک ، نور وَ صدا که با هم هماهنگی می‌کردند ، عشق می ورزیدم به انسان‌ها از کودک ، پیر ، جوان که ازقلبم نعمت می‌گرفتند وَ به من احترام می‌گذاشتند…

اما این عشق چقدر کوتاه بود وَ با گذشت زمان تغییر کرد آن هم با  بی‌رحمی ، خشونت ، آزار وَ اذیت وَ این تغییر باعث شد من نابود شوم گل‌ها ، درختان ، پرندگان وَ حیوانات ، کشته شدند آب ، هوا ، خاک ، نور وَ صدا  آلوده شدند وَ انسان‌ها آری انسان ها ، از کودک ، پیر ، جوان  به من ظلم کردند به من ستم کردند…

حالا من محیط زیستی هستم که با تمام وجودم نفرت دارم  از خودم که نتوانستم دربرابر تخریب ها آلودگی ها و انقراض ها مقاومت کنم نفرت دارم از گل‌ها ، درختان ، پرندگان و حیوانات ، که دیگر نمی‌بینمشان نفرت دارم از آب ، هوا ،خاک ،نور وَ صدا که دیگرنمیتوانم  به پاکی آنها  فکر کنم وَ نفرت دارم ازتمام انسان‌ها چه کودک چه پیر چه جوان که به من رحم نکردند و با بی عدالتی ، با من ، رفتار کردند…

ای کاش،ای کاش من محیط زیست نبودم ، تا با تمام وجودم ، رنج نمی‌بردم

_

ابوالقاسم کریمی
ورامین
16/مهر/1402

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران