رضای جهان
تقدیم به: رضای عالم، شاه رؤوف، سلطان خراسان، امام هشتم ثامن الحجج علیه السلام
ای که حریمِ تو، قبله یِ دل باد ای که رضایِ جهان به نامِ تو افتاد
یک نگهی سویِ این غریب کن «ای همه هستی، فدایِ یک نگهت باد»[1]
چشمِ دلم باد از نگاهِ تو روشن «حالِ خرابِ من از نگاهِ تو آباد»[2]
ای مَهِ دوران، رؤوف ترین شاه لطفِ کریمانه می کنی تو به افراد
ای شَهِ جنّ و بشر، امامِ کریمان زایرِ کویِ تو، گشته زِ تو شاد[3]
بضعه یِ پیغمبری به أرضِ خراسان[4] کویِ تو باغی است از بهشتِ خداداد
حفده یِ صادق تویی به ملکِ دلیران[5] جلوه یِ زیبای تو چه می کند؟ ارشاد
دیدنِ آن گنبدِ تو، آرزویِ ماست گنبدِ زردت، هماره روح به ما داد
خاکِ رهِ تو، توتیایِ اهلِ نظر هست جامِ من از جرعه یِ جمالِ تو پُر باد
محمدعلی برزنونی، سارایوو، پنج شنبه 6 مهر 91؛ 10 ذی القعده 1433؛ شب میلاد آن بزرگ
[1] شبیه این مصرع را در یک غزل دیده بودم و این جا به زبانم آمد.
[2] شبیه این مصرع را در یک غزل دیده بودم و این جا به زبانم آمد.
[3] قال الرسول الخاتم صلى الله علیه و آله و سلم: «... ما زارها مكروب الا نفس الله كربته ولا مذنب الا غفر الله ذنوبه» (عیون اخبار الرضا، ج2، ص257).
[4] قال الرسول الاعظم صلى الله علیه و آله و سلم: «ستدفن بضعه منى بخراسان...» (عیون اخبار الرضا، ج2، ص257).
[5] قال الصادق علیه السلام: «یقتل حفدتی بأرض خراسان فی مدینة یقال لها طوس من زاره عارفا بحقه أخذته بیدی یوم القیامة و أدخلته الجنة و ان کان من أهل الکبائر».