بهار از روزهای خسته آمد در ایوانم گلی نورسته آمد تبی بود از تبارِ حضرتِ عشق تپش در تابشی سربسته آمد سرودِ نوش نوش از چشمه ی ابر شرابِ کهنه ای پیوسته آمد بزن مطرب نوای دلپذیری که در بزمم دَمی آهسته آمد به جانم تا نشست این موجِ آرام نوایِ وحدت از گلدسته آمد نباشد هیچ اندوهی در آندل که اسرارِ غمش وابسته آمد پراز شوقم بیا با هم بخوانیم نگارین همدلی شایسته آمد محمد محسن خادم پور