"هرنسیمی که بمن بوی خراسان آرد"
"چون دم عیسی در کالبدم جان آرد"
نغمه ی سوت قطاری که رود جانب طوس
وه چه زیباست نوای ره سلطان آرد
عطر اسپند و گلاب قدم زائر او
جان همی بخشد و الطاف کریمان آرد
دل سفر سوی خراسان کند و زنده شود
می برد نغمه بَرِ شاه که مهمان آرد
هر که یکبار به پابوسی او رفته هنوز
مست و شیداست همی آیه قرآن آرد
بر ندارم قدمی سوی حریمش هرگز
مگــر آنکــو قــدم بیشتــری زان آرد
خجـلت از لطف کریمانه ی او تحفه ی من
"طالب" ار عزم کنـد زیـره به کرمـان آرد