bg
اطلاعات کاربری حامد احمدی

تاریخ عضویت :
1392/08/10
جنسیت :
شهر :
کشور :
ایران
آخرین اشعار ارسالی
حامد احمدی

دلسرد گشته است او گوییم چو ماجرا را
وز ریشه ی تکیده خشکیده شد گیا را

ارکیده گشته تنها، در این زمانه ی سرد
آسایشی نباشد، بیمار مبتلا را

دردش فزون شدست و بی حالیش فراوان
خوبان مدد کنیدش، وز دوستان دعا را

مویش چو روی ماهش ریزد ز بی کرانش
دیگر چه حرف باشد، این حال بی نوا را

ای روزگار بی دل، فرصت بده بماند
کم رنگ گشت هر روز، حدی بود جفا را

سختی چو باز آید بر قامتِ وجودش
یارب کمی مدد کن، تقدیم کن شفا را

تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

هوا سرد بود و دلم گرم
خانه ام بی نور بود و بسترم نرم
وقتی که آمدی هیچ قابله ای را یارای بدنیا آمدنت نبود
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

موسیقی حرام بود و خماری عادت
رقص و ورزش و پای کوبی شهوت
وقتی که آمدی هیچ مادری را یارای شیر دادن نبود
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

کوه، کوه بود و همچنان محکم و با اراده
و خرمن گیسوانم در برابر باد شامگاه، لرزان و افتاده
وقتی که آمدی هیچ گلی زیبایی،هدیه شدن را نداشت
تولد، تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

بستر چمن، همه جا پهن و من از آن نعمت بی نصیب
عطر رازقی همه جا پر و قلب من پر مهیب
وقتی که آمدی صدای رودخانه چون سیل پر التهاب بود
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود بود

آمدنت پر از زیر و بم اصوات بود
فغان که دلت اسیر شهوات بود
وقتی که آمدی ریشه ی تمنای وصالم خشکید
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

پی نوشت :
کوه بی اراده نیست
اراده راسخ در ایستادن دارد