bg
اطلاعات کاربری اکبر شیرازی

تاریخ عضویت :
1391/08/18
جنسیت :
آقا
شهر :
کشور :
ایران
آخرین اشعار ارسالی
اکبر شیرازی
اکبر شیرازی
در مورد اشخاص
1403/07/01
98

 
 
 
اول مهرماه تولد جناب آقای صحرائیان عزیز  را تبریک عرض میکنم
---------

میان خانه ای از اهل فرهنگ
به دنیا آمدم در شهر جهرم

من اجدادم ز مکتبخانه بودند
برای درس قرآن بین مردم
---------
به داروسازی هم مشغول بودند
خلاصه دین و درمان دستشان بود

کنارش محضر عقد و نکاحی 
همینها در جهان پابستشان بود
—————
اگرچه بوده اجدادم از این قشر
ولی بابایم از فرهنگیان بود

به کار مالی فرهنگ مشغول
دبیرستان شیرازش نشان بود
————-
دبستان و دبیرستان من رفت
چو برق و باد طی شد نوجوانی

به دانشگاه چون من پانهادم
ز شور انقلاب آمد نشانی
—————
من اهل اعتدال و درس بودم
به دور از شورو حال انقلابی

به دانشگاه خطاطی نمودم
شدم مشغول در آنجا حسابی!
———-
چو فارغ گشتم از تحصیل ، بعدش
آسیستان گشتم و نحقیق کردم

به دکتر زاهدی اکتیو گشتم
ذغال و کوره را تبلیغ کردم!!
————
سپس رفتم به دانشگاه در لیدز
گروگان گیری و شهریه شد شر

شدم ارشد از آنجا در مکانیک 
ولاکن دکترایم ماند ابتر
————--
چو برگشتم به ایران بعد نهضت
به تحقیقات رفتم با دوامی

ولی تا انقلابی شد به فرهنگ
ندیدم از دوامی هم دوامی 
————-
تلاشم شد به آلمان رفتن اما
مصادف شد شروع جنگ با آن 

شدم مشغول در پیش شکرچی
ببین جا ماند از فامیل او "ان"
———-
به ماشین سازی و هم پتروپارسش
به استارت اویل و پیدک هم به پیستون

به سال شصت و دو در جوشکاری
به کسب تجربه رفتم به میدون!!
—————-
مقالاتی زدم در کنفرانسها
سپس در انستیتو کروپ آلمان

به قصد کاروروزی پا نهادم
تلاشی داشتم آنجا فراوان 
————-
سپس با سی و اندی زحمت و رنج
فداکاری به صنعت ، پتروشیمی

شدم فارغ ز غوغا و هیاهو
دلم خوش با رفیقان صمیمی
————
#اکبرشیرازی 
۳ مهر ۱۳۹۹
بر اساس بیوگرافی دست نوشته ی استاد سعید صحرائیان
 
اکبر شیرازی
غمگین
1402/07/21
83

برای استاد احمدپور

عاشقی دلداده و سرمست رفت
سوی بالا از جهانِ پست رفت 

می کند گلچین دقیقاً روزگار
شاخه را این نازنین بشکست رفت

یاد باد آن مهربانی های او
بی وفایی کرد با ما ، جست رفت

کی رود از یاد ، اخلاق نکوش
خاطراتش گرچه با ما هست ، رفت

باورش سخت است اما دوستان
آه احمدپور هم از دست رفت

#اکبرشیرازی
۲ مهر ۱۴۰۱
———
درگذشت غیرمنتظره استاد بااخلاق و نیکوکار و بی ادعا ، شاعر خوش لحجه و شیرین سخن استاد احمدپور را خدمت همسر و فرزندان و خواهران و همه بستگان و دوستان عزیزش تسلیت عرض میکنم و برایش آرامش و آسایش ابدی آرزو می کنم.

روحش شاد و یادش گرامی
شعری که برای پدر بزرگوار ایشون که اخیرا از دنیا رفتند گفتم و در حضور استاد احمدپور در منزلشان قرائت کردم (https://t.me/shirazy/1171)

تلگرام
@shirazy  
اینستاگرام
@a_shirazy
.
اکبر شیرازی
طنز
1402/07/21
59

قوانین نیوتن
————

گشتم برای تفریح ، از خانه ام روانه
در دشت و باغ  و بستان  ، گیرم ز گل نشانه

زیر درخت سیبی ، با حال خوش نشستم
زد سوژه های شعری ، در ذهن من جوانه 

به به عجب فضایی ، در باغ باصفایی
رفتم به شعر گویی ، با حال شاعرانه 

غرق خیال بودم ، شعر خوشی درآید
شعری که خوانده گردد ، با ساز و با ترانه

در این خیال و رویا ، بادی وزید ناگه
یک چند سیب کالی ، افتاد دانه دانه

هوش و حواس من بود ، در آن فضای شعری
ناگه به فرق من خورد ، سیبی از این میانه

تا مغزاستخوان خورد !! مغزم ز جا تکان خورد
 یارب چرا چنین شد؟ ای قادر یگانه

اعصاب من بهم ریخت ، از شوربختی خود
مارا نباشد اینجا ، هم یار و پشتوانه ؟

در حال شعر بودم ، آخر چرا چنین شد
گویا زدند بر من ، با خشم تازیانه

آن سیب اگر که می خورد ، آن روز فرق اسحاق
کشفی نمی شد انجام ، هرگز در آن زمانه

لازم نبود باشیم ، در فکر حفظ قانون
آن هم نیوتن اش را ، مجموعه ی سه گانه

#اکبرشیرازی 
۱۴۰۲/۶/۳

@shirazy
.
اکبر شیرازی
مناسبتی
1401/10/03
116

 

نوه گلم مسیحای نازنینم امسال اولین سالگرد تولدش را در شب یلدا جشن می گیرد
عزیز دلم تولدت مبارک 
ایشالا صد سال دیگه هم با شور و نشاط تولدت رو جشن بگیری!!
—————-
امسال یلدا بهتر از ، هرسال ما غوغا کند
شیرین تر از شهد شکر ، جشنی دگر برپا کند

به به بخوان همچون عسل ، اینک برای ما غزل
این دلبرک با دلبری ، جا در دل بابا کند

قند و نمک دارد به لب ، از این تناقض العجب
دل می برد لبخند او ، هوش از سر لیلا کند

کی هندوانه می رسد ، بر پای شیرینی او
این چشمهای مست او ، میخانه را رسوا کند

این چشم خرمائی من ، این جان شیرینم به تن
با خنده های ناز خود ، در دل خودش را جا کند

هوش از سر ما می بَرَد ، ما را سر حال آوَرَد
این بلبل شیرین زبان ، لب بر سخن تا وا کند

تبریک ای اهل زمین !! راز نگفته باشد این
اینجا مسیحا آمده ، تا شهر را احیا کند !

#اکبرشیرازی 
۲۹ آذر ۱۴۰۱
شب یلدا

اکبر شیرازی
1401/09/06
155

سلام و درود 
—-------------------

سلامی به زیبائیِ قرص ماه
به نرمی و خوبیِ برگ گیاه

به یاران خوبم فرستم درود
ز صبح وسحر تا شب و شامگاه

 زنم بوسه بر دست آن شیرزن
که شد روی نامرد ، از او سیاه  

به مردان مرد و دلیران درود
به آن کودکان بدون گناه

شهیدان ایران زمین را سلام
که گشتند بر ما چراغان راه

به  آن نوجوان دل آزاد و شاد 
که خلق و خدا هست او را پناه  

به آنانکه در راه خود ثابتند
نسازند آینده‌ی خود تباه

خدایا تو یاری کن این نسل را
به آنها ز رحمت بفرما نگاه

کمک کن که باشند در راه تو 
نیفتند در وادیِ اشتباه

#اکبر_شیرازی

@shirazy
اکبر شیرازی
1401/09/06
48

وطن

همه خاک میهن ، سرای من است
که تاریخ آن ماجرای من است

وطن در من است و منم در وطن
شمال و جنوبش برای من است

همه آب و آتش همه خاک و باد
گل و سبزه اش سرسرای من است

گیاهان و حیوان و دشت و دمن
همه درس و دانشسرای من است

دماوند آن کوه طور است و بس
علیصدر زیبا ، حرای من است

اگر لحظه ای غافل از آن شوم
همان لحظه اش قهقرای من است

همه مرزهایش پر از رمز و راز
که این پرسش است و چرای من است

نشد شعر من لایق این وطن
که وصف وطن ماورای من است

#اکبرشیرازی 
۲۸ فروردین ۱۴۰۰
بداهه

اکبر شیرازی
مناسبتی
1400/11/29
79

روز میلاد مولای متقیان امام علی (ع) و روز پدر بر همه پدرهای آسمانی و زمینی مبارک باد 
__________
به یاد بابا

باز هم روز پدر ‌آمد ز راه
می کشم اما من از این سینه آه

روز زیبای پدر آمد ولی 
پشت ما خالیست از این تکیه گاه

هرچه از این غصه بر ما بگذرد
سالها  و هفته ها و روز و ماه

تازه تر می گردد این داغ و هنوز
چشم های خیس ما باشد به راه

جای بابا هست خالی ای دریغ
پر نمی گردد دگر این جایگاه

روز میلاد امیرالمومنین
با علی محشور فرمایش الاه

صدهزاران شکر باشد بعد از او
مادری چون شیرزن ما را پناه

جان مولا بارالها لحظه ای
برنگردان از وجود او نگاه

خود سلامت دار او را بهر ما
این دعای ماست صبح و شامگاه

ما که محتاج دعای این دو ایم
این دلِ آشوبِ ما باشد گواه

راز خوشبختی دعای والدین
می کند فرزند را پاک از گناه

۲۶ بهمن ۱۴۰۰ روز پدر
#اکبرشیرازی
کانال تلگرامی اشعار
@shirazy
اکبر شیرازی
مذهبی
1400/01/09
691

تشت خاکستر بر سر پیامبر

مقایسه رفتار پیامبر به توهین کننده به ایشان با رفتار مدعیان دینداری با مخالفین تفکرات خود 
==========

داشت ختم‌المرسلین همسایه‌ای
از قضا همسایه‌ی دون‌مایه‌ای

یک یهودی مسلک بی‌بندوبار
بددهان و کینه‌جو و نابکار

در مسیر کوچه و‌ راه نبی
او کمین می‌کرد هر روز و شبی

تا رسول‌الله از ره می‌رسید
این مزاحم نیز ناگه می‌رسید.

با تنفر از فراز پشت بام 
بر سر پیغمبر عالی مقام

ظرفی از خاکستر و خاک و ذغال
دائما می‌ریخت چندین ماه و سال 

هیچ کس در آن زمان هرگز ندید
خم به ابروی رسول آید پدید

اذن آزار یهودی را نداد
اینچنین بر امت خود درس داد

از قضا روزی گذشت از آن حدود
دید آن همسایه در راهش نبود

پرس و جو کرد و سراغ از او گرفت
مردم از این کار ایشان در شگفت

تا شنید آن عامل فتنه گری
گشته در کاشانه ی خود بستری

رفت فورا تا ملاقاتش کند
با چنین رفتار خود ماتش کند

رفت پیغمبر به بالینش رسید
فتنه گر اما خجالت می کشید

گفت با او از سر مهر و صفا
تو کجایی چند روزه بی وفا

آن دل وحشی از او آرام شد
عاشق پیغمبر و اسلام شد

"ای مسلمانان مسلمانی چه شد"
آن همه اخلاق رحمانی چه شد ؟

دشمن از خُلق پیمبر دوست شد
از شما آیا برادر دوست شد ؟؟

ای که تهمت می زنی بر این و آن
می زنی خنجر به قلب دوستان

مدعی هستی که دینداری ولی
در مرامت نیست اخلاق علی

فکر کردی جز تو و افکار تو
باور و اندیشه ی بیمار تو

هرچه باشد باطل است و بر خطا
بر تو تنها لطف یزدان شد عطا

از ولایت می زنی دم بی امان
هست رفتارت ولی بر ضد آن

خاطر یاران مکدر می کنی
این همه با نام رهبر می کنی

نیست این رسمش ولی این ماجرا
یادمان می آورد آن خرس را

الغرض بازیچه ی رندان مشو
همکلامِ ابله و نادان مشو

"دوستی با مردم دانا نکوست
دشمن دانا به از نادانِ دوست

دشمن دانا بلندت می کند"
یار نادانت به بندت می کند 

در رها گشتن از این ره رازی است
راز آن این شعر از شیرازی است!!

#اکبرشیرازی 
۱۵ دی ۱۳۹۹

لینک کانال اشعار
 (https://t.me/shirazy)

@shirazy

.

اکبر شیرازی
عشق و دوستی
1399/03/13
819

دوری از همه و قرنطینه بخاطر ترس از کرونا 
—————————

شدم دلتنگ فرزندان خدایا 
شدم در خانه‌ام زندان خدایا

خداوندا غزل حالش چطوره
چه حالی هست پریا جان خدایا

هفشده روزه از مادر به دورم
به جسم خسته‌ی من جان خدایا

مجازی گشته کل ارتباطات
نیاید خانه‌مان مهمان خدایا

چه راحت دور هم بودیم گاهی
ندانستیم قدر آن خدایا

کرونا از کجا پیدا شد امروز
که شد در بین ما پنهان خدایا

چه سنگین است یارب امتحانت
خودت پیروزمان گردان خدایا

کرونا داد درس زندگی را
ز قم تا خطه گیلان خدایا

خودت یاری بده رزمندگان را
پزشکان و پرستاران خدایا

چه رازی هست در این ذره ی هیچ
که شد طاعون این دوران خدایا

عزیزان قدر یکدیگر بدانید
از این کشور بلاگردان خدایا



اکبرشیرازی
۱۳ اسفند ۱۳۹۸
کانال اشعار
(http://t.me/shirazy)@shirazy
اکبر شیرازی
مناسبتی
1399/03/13
485

شوخی کرونایی با تعدادی از ابیات معروف شعرای بزرگ
=======

"توانا بود هر که دانا بود"
همه حرف مردم کرونا بود!!

"گفتم غم تو دارم - گفتا غمت سر آید"
گفتم کرونا دارم  - گفتا جونت در آید

شد کل جهان از کرونا مثل قیامت !!
"یارب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت!!"

"ای که دستت می رسد کاری بکن"
خُل شدیم در خانه ها ، یاری بکن !!

"با ما  به از این باش که با خلق جهانی"
گفتند که بایست که در خانه بمانی !!

"الا یا ایهاالساقی ادر کاساً و ناولها"
کرونا ساده بود اول ولی افتاد مشکلها!!

"آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا"
بی وفا حالا که من افتادم از کرونا چرا !؟

۲۵ اسفند ۱۳۹۸
#اکبرشیرازی
کانال اشعار
 (http://t.me/shirazy)@shirazy
اکبر شیرازی
عشق و دوستی
1398/05/04
1211



 

"دوستت می دارم"
—————-
تضمینی دلی به شعر زیبای "نگاه کهربایی" زنده یاد
 سیمین بهبهانی
=====================

می خورم خود را و خاطر را پریشان می کنم

خویش را در فکر و یادت حصر و زندان می کنم

هر چه می گویند از تو جمله کتمان می کنم

 

دوستت می دارم و بیهوده پنهان می کنم

خلق می دانند و من انکار ایشان می کنم

=====================
 چون پرستو یاد تو در آسمانم پر کشید
خط بطلان بر تمام هستیِ اکبر کشید
جای جای شعرهایم نقشی از دلبر کشید
عشق بی هنگام من تا از گریبان سر کشید،
از غم رسوا شدن، سر در گریبان می کنم

=====================

 چشم را می بندم و آزاد می سازم زبان

بی تو و بی روی ماهت هست بی ارزش جهان

من چنین بی دست و پا هرگز نبودم مهربان

 

دست عشقت بند زرین زد به پایم ، این زمان،

کاین سیه کاری به موی نقره افشان می کنم

=====================

حال من را درک کن این چشم گریانم ببین

این بلورین عشق را در قلب ویرانم ببین

سوز عشقت را فروزان در دل و جانم ببین

 

سینهء پر حسرت و سیمای خندانم ببین

زیر چتر نسترن، آتش، فروزان می کنم

=====================

 چشم مستت بر دل زارم رساند سر عشق

در وجودم روی زیبایت نشاند سر عشق

جز من آشفته دل اینجا که داند سر عشق

 

دیده بر هم می نهم تا بسته ماند سر عشق

این حباب ساده را سر پوش توفان می کنم

=====================

 کی رسد این ناله های آتشین بر گوش تو

قطره قطره گوهر اشکم چکد بر دوش تو

می شوم با خاطراتت اینچنین مدهوش تو

 

این من و این دامن و این مستی آغوش تو

تا چه مستوری من آلوده دامان می کنم

=====================

  بی تو ای نامهربان آشفته می مانم به جای

حرفهای گفته و ناگفته می مانم به جای

تا بیایی در خیالم ، خفته می مانم به جای

 

دست و پا گم کرده و آشفته می مانم به جای

نعمت وصل تو را، اینگونه کفران می کنم

=====================

ای که هستی آیه ای از جلوه ی  زیبای عشق

بی تو مفهومی ندارد نازنین دنیای عشق

می کنم با یاد تو پرواز در رؤیای عشق

 

ای شگرف ای ژرف ، ای پرشور ، ای دریای عشق!

در وجودت خویش را چون قطره ویران می کنم

=====================

سهم من از زندگی بی روی تو اندوه و آه

تا که شاید باز آیی خیره بر در این نگاه

روزها با عشق وصلت چشم می دوزم به راه

 

تا چراغانی کنم راه تو را، هر شامگاه

اشک شوقی، نو به نو، آویز مژگان می کنم

=====================

جان به پای مقدمت چون زیره کرمان بردن است

راز چشمان تو با من دین و ایمان بردن است

عشوه کردن ، دل از این دیوانه آسان بردن است

 

زان نگاه کهربائی، چاره فرمان بردن است

هر چه می خواهی بگو! آن می کنم، آن می کنم

=====================

#اکبرشیرازی
4 مرداد 1398

 

 


اکبر شیرازی
عشق و دوستی
1397/05/19
1166

سلام 
اخیر اشعاری در خصوص زن و مرد و مجادله ای اگرچه طنز گونه منتشر شده است ضمن تقدیر از شاعران آن اشعار زیبا ، تصمیم گرفتم از نگاه دیگری بدون تبعیض شعری در باره زن و مرد بگویم که بداهه زیر را تقدیم می کنم به زنان و مردان عزیز هموطن و همینطور همه زنان و مردان عالم
#اکبرشیرازی
@shirazy
----------------
🔸به نام خدای بشر آفرین /
همان جانشین خودش در زمین

 

🔸به نام خدائی که مرد آفرید /
قوی بُنیه ، اهل نبرد آفرید

 

🔸بنام خدائی که زن آفرید /
چو گلخانه ای در چمن آفرید

 

🔸به زن داد طنازی و دلبری /
به صد شیوه انواع افسونگری

 

🔸شود مهد آرامشِ مرد ، زن /
کند آتش خشم اوسرد ، زن

 

🔸بهشت برین زیر پای زن است /
همه آفرینش برای زن است

 

🔸زمانی که زن بر سرش تاج رفت /
ز دامان او مرد ، معراج رفت

 

🔸برای زنان تکیه گاه است مرد /
که شهبانو و پادشاه است مرد

 

زن و مرد با هم چو همدل شوند /
یقین فارغ از رنج و مشکل شوند

 

🔸زن و مرد هر دو ز یک گوهرند /
که همراه و همدوش یکدیگرند

 

🔸از این روست گفتند بی همسری /
ندارد ز دین نیمه ی دیگری

 

🔸تفاوت که در خلقت هر دو هست /
ولی عقل باید که در کار بست

 

🔸اگر درک گردد ز هم حال ها /
شود زندگی چون عسل سال ها

 

🔸نباشد کسی بهتر ، آری ولیک /
مگر اهل تقوا و اخلاق نیک

 

🔸زن و مرد هم "راز" یک دیگرند/
چو غمخوار و دمساز یکدیگرند

 

#اکبرشیرازی
19مرداد97

 

کانال تلگرامی اشعار  :  https://t.me/shirazy

5 رازی که زن و شوهر را به هم نزدیک می کند
اکبر شیرازی
1397/02/24
1169

"برگرد تلگرام"
===========
رفتی و مرا نیست دگر طاقت و آرام
برگرد تلگرام
آن کیست که انداخت تو را یکدفه در دام
برگرد تلگرام
بر هرکه که شد باعث این وضع ، سه نقطه
بر هرچه که گفته
ای خاک بر آن جمجمه ی خالیِ صدام
برگرد تلگرام
شاید نگرانند که با شاه نباشیم
گمراه نباشیم
دیگر نرود پایِ به خار آمده در دام
برگرد تلگرام
یک چند شدی مونس و همدرد دل ما
از آب و گِل ما
در رنج و خوشی همنفس و همدل و همگام
برگرد تلگرام
دیگر چه بفهمیم فلان شیخ چه گفته؟
از سِرِّ نهفته ؟
یا از که بپرسیم ز آن قاری خوشنام؟
برگرد تلگرام
ارباب مشاغل شده بودی پسرِ خوب
جمعی به تو مجذوب!
با حذف تو این جمع ، عزیزم همه ناکام
برگرد تلگرام
تو منبع اخبار پر از نکته و نابی !!
ای موشک آبی
برگرد بگو بیشتر از موشک و برجام!!
برگرد تلگرام
برگرد ولی جان تمام کس و کارت
بنشین سرکارت
تضعیف نکن جانِ پاول مکتب اسلام
برگرد تلگرام
#اکبرشیرازی
@shirazy
https://t.me/shirazy
اکبر شیرازی
مناسبتی
1396/11/30
1187

آسمان بر زمین آمده
*******
باز داغی به دل ، آتشین آمده
بازهم  غم به این سرزمین آمده

این مصیبت بزرگ است وجانکاه وسخت
وای من !  آسمان بر زمین آمده
#اکبرشیرازی
30 بهمن 96
#اکبرشیرازی
کانال تلگرامی

https://t.me/shirazy

اکبر شیرازی
1396/09/15
3455

 

هفدهم ربیع الاول سالروز ولادت با سعادت پیامبر مهربانی و رحمت حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) و ثلاله پاکش صادق آل رسول امام جعفر صادق(ع) بر آزادگان جهان مبارک
—-------------------------

آمده روز شادی و برکات
بهترین بنده آمده به حیات
از وجودش جهان پر از نعمات
دختران را دهد ز فتنه نجات

 

باصدای رسا و بر دفعات
برمحمد و آل او صلوات

 

آمده آن رسول نون و قلم
تا زند یک جهان تازه رقم
تا که زد بر زمینِ مرده قدم
لرزه افتاد بر ستونِ ستم

 

شده آتش خموش و تیره و مات
بر محمد و آل او صلوات

 

خالق او را کریم می داند
خلق او را عظیم می داند
حصن او را حریم می داند
نفسِ او را سلیم می داند

 

آنکه مارا شفیع است در عرصات
برمحمد و آل او صلوات

 

لطف و احسان رسد ز خالق ما
می رسد آن طبیب حاذق ما
رزق بی حد رسد ز رازق ما
زاد روز امام صادق ما

 

بفرستید با سرور و نشاط
برمحمد و آل او صلوات

 

شیعه مدیون علم و حکمت او
رشد اسلام در امامت او
مذهب شیعه از ریاست او
راهیِ راه راست ، امت او

 

صادق است و دهد به ما صدقات
برمحمد و آل او صلوات

 

 

#اکبرشیرازی

 

@shirazy

 

https://t.me/shirazy

اکبر شیرازی
1396/09/12
691

با سلام و تبریک ایام خجسته ی هفته وحدت و میلاد با سعادت پیامبر رحمت حضرت محمد مصطفی (ص) به استحضار اعضای محترم سایت غزلسرا می رساند ، به لطف خدا ان شاالله به زودی سایت اختصاصی طراحی شده توسط غزلسرا که در حال حاضر در مرحله تست و تنظیمات نهایی قرار دارد ، رونمائی وافتتاح شده و جایگزین سایت فعلی می شود . 

کلیه سوابق اشعار و کدهای کاربری شاعران گرامی به سایت جدید منتقل و با ترکیب جدید در دسترس قرار خواهد گرفت . 

از آنجا که کلمه عبور افراد قابل انتقال نیست و بایستی حتما اعضای محترم پس از انتقال سایت ، آن را طبق فرمی که در سایت وجود دارد تغییر دهند ، تقاضا داریم هرچه سریعتر نسبت به تکمیل اطلاعات شخصی خود در سایت فعلی (قبل از انتقال) اقدام نمایند و بخصوص نام و نام خانوادگی ، شماره تلفن همراه و نشانی پست الکترونیکی خود را بصورت دقیق و صحیح وارد نمایند تا در سایت جدید امکان تغییر کلمه عبور خود را داشته باشند . 

مثل همیشه منتظر نظرات و پیشنهادات و راهنمائی های شما در ارتقای کیفیت سایت جدید هستیم و ان شاالله در بازه های زمانی خاصی سایت جدید روند بهینه شدن خود را طی خواهد کرد .

با تشکر از همکاری عزیزان در تکمیل سریعتر اطلاعات فردی خود در سایت

اکبر شیرازی
1396/08/26
848

%d8%b2%d9%84%d8%b2%d9%84%d9%87

 

"زلزله  - مصیبت اما عامل وحدت و همدلی"
======================


مردم کشورم همه ، مظهر بی نیازی اند
تک تکشان پیر و جوان ، مایه ی سرفرازی اند

آمده غرب مملکت ، زلزله ی مخربی
تمام شهرهای ما ، به فکر بازسازی اند

به هر گروه می روی ، یکدل و یکجهت همه
در پِیِ امدادگری ، حقیقی و مجازی اند

اشک به دیدگانشان ، در تب و تابِ همدلی
هموطنان مهربان "راهیِ" عشق بازی اند

#اکبرشیرازی

25 آبان 1396
@shirazy
https://t.me/shirazy/841

اکبر شیرازی
1396/08/26
468

28%d9%8830%d8%b5%d9%81%d8%b1

شهادت رسول رحمت حضرت محمد مصطفی و مظلوم دوم امام حسن مجتبی و سلطان خراسان امام رضا (صلوات و سلام الله علیهم) تسلیت
==============

یا رسول الله ، شد بعد از تو ظلمِ بی شمار
کوه غم می آورَد بر سینه ی زهرا فشار

از سقیفه فتنه ها شد بین امت شعله ور
کشور اسلام شد بر حیله شیطان دچار

حق مولا پایمال مکر بوسفانیان
آه و نفرین شد ززهرایت به ملعونین نثار

آنکه بر دوش تو جایش بود در وقت نماز
تیرباران شد به دست یک گروه نابکار

زهر کین دادند بر سلطان بی همتای طوس
تا شهید راه دین گردد رضا دور از دیار

هست کار شیعه در این دوره همراه دفاع
استقامت ، بردباری ، حفظ وحدت ، انتظار

کی شود تا با قدوم آخرین فرزند تو
این زمستانِ طویل امتت گردد بهار

این جهان پر گشته از ظلم و تباهی و فساد
کی شود "راهی" که گردد عدل از او پایدار

#اکبرشیرازی – راهی
پنج شنبه 25 آبان 1396 – 27 صفر 1439

@ُShirazy

https://t.me/shirazy

اکبر شیرازی
1396/08/26
820

سلام
در این سه چهار سالی که از شعر گفتنم می گذرد بارها دوستانی پیشنهاد کرده بودند که یک تخلص برای خود انتخاب کنم.
خودم هم دوست داشتم که تخلصی داشته باشم ولی هرچه فکر می کردم به دلم نمی نشست . حتی بعضی وقتها مواردی هم بکار می بردم ولی نمی شد !! این موضوع را در بین دوستان و آشنایان مختلف به مشورت گذاشتم و با شناخت کم و زیادی که داشتند لطف کردند پیشنهادهای متنوع و زیبایی داشتند که با توجه به علاقه ای که به استاد رهی معیری دارم و از طرفی روز و ماه تولدم هم با رهی معیری یکی است از بین تمام اسامی زیبا "راهی" را انتخاب کردم چون با توجه به نوع شغلی که دارم و دائم در تردد هستم (و شاعر شدنم هم در همین شغل پدیدار شد) این اسم با مسما به نظرم رسید و همینطور نزدیک به اسم رهی است و مرا یاد او می اندازد  بعد از کمتر از یکسال متوجه شدم یک شخص دیگری همزمان و قبل از من تخلص راهی را انتخاب کرده و گروههای خود را هم به همین نام راه انداخته بود که از من خواهش کرد تخلص را عوض کنم من هم به پیشنهاد دخترم تخلص راز را برگزیدم که اگرچه کمی غیرعادی به نظر می رسد ولی بخشی از نام خانوادگی ام است و تا بحال هم ندیده و نشنیده ام کسی انتخابش کرده باشد.
این شعر خلاصه ای است از فرایند انتخاب "تخلص"برای خودم
—------------

یک چند سالی رفته ام ، در کار شعر و شاعری
وارد شدم یکباره در بازار شعر و شاعری

نه شاعرم نه مدعی ، نه بر گروهی متکی
افتاده در قلبم ولی انوار شعر و شاعری

شعر است شور زندگی ، دلبستگی ، دلدادگی
دل می برد از دست من دلدار شعر و شاعری

در فکر بودم تا کنم ، فکر تخلص بهر خود
پرسیده ام بسیار از ، انصار شعر و شاعری

گفتند صدها نام را ، همچون "رها" و "کیمیا"
یا "چشمه" و یا "ابر" و یا "غمخوار" شعر و شاعری

یا "کهربا" یا "دشتی" و"دانا" و "همراز" و "عیان"
"راهی" شدم همراه در پیکار شعر و شاعری شعر و شاعری

بعد از گذشت مدتی با خواهش یک مدعی

راهی خموش و راز شد گفتار شعر پ شاعری

#اکبرشیرازی - راز
21 آبان 1396
@shirazy
https://t.me/shirazy

اکبر شیرازی
1395/08/10
452

پریای عزیزم تولدت مبارک

 (به مناسبت دهم آبان زادروز خجسته ی تولد نوه خوشگلم  پریا)

 عشقم پریای عزیز نوه ی گلم

 —----------------

نوری ز بالا آمده ،
بهتر ز گلها آمده
خنده به لبها آمده
این مژده بر ما آمده ،

 پریا به دنیا آمده

 مطرب بزن ساز و دُهُل ،
زد بین عرش و خانه پل ،
دخترنگو ، یک دسته گل ،
خوش عطر و زیبا آمده
 
پریا به دنیا آمده
 
بی مدعی در دلبری
افسانه در افسونگری
 زیبا تر از حور و پری
از عرش اعلا آمده
 
پریا به دنیا آمده
 
دارد علی یک دختری
از عالمِ بالاتری
آمد حدیث دیگری
قدسی است گویا آمده
 
پریا به دنیا آمده
 
از ما تمامی برده دل
از روی او گل منفعل
خورشید و ماه از او خجل
ماه و فریبا آمده
 
پریا به دنیا آمده
 
شوری به صحراها شده
کوه و دَمَن غوغا شده
آتشفشان برپا شده
موجی به دریا آمده  ،
 
پریا به دنیا آمده
 
دست تو یارب بر سرش
لطفت همیشه در برش
چون اوست یار مادرش
غمخوارِ بابا آمده
 
 پریا به دنیاآمده
 
@shirazy

 

کانال اشعار در تلگرام