” بوی تو را میداد شبهای نبودن
اینبار هم گفتم ، سرودم از سرودن
پروانه در خوابم ، فروپاشید و پژمرد
گفتم خدایا ! دفتری باید گشودن
رازی که در پشت نگاهت خفته ، آری
راز بهار است و گل مینا و بودن
من این چنین عاشق شدم در زیر باران
باید تو را از ابتدا هر شب سرودن
ماه از صدای گریه ام آشفت و گفتم:
این است… بودن یا نبودن
دهم مهر ماه ۱۳۹۱ سراب”