bg
طعم صلوات
شاعر :‌ افشین علا
تاریخ انتشار :‌ 1404/10/06
تعداد نمایش :‌ 5

‎طعم صلوات

‎یك روز كه پیغمبر

از گرمی تابستان

  همراه علی می رفت
 در سایه نخلستان؛

  دیدند كه زنبوری
 از لانه خود زد پر

  آهسته فرود آمد
 بر دامن پیغمبر  

بوسید عبایش را
 دور قدمش پر زد

  بر خاك كف پایش
 صد بوسه دیگر زد

  پیغمبر از او پرسید
 آهسته بگو جانم

  طعم عسلت از چیست؟
 هر چند كه می دانم... 

 زنبور جوابش داد:
 چون نام تو می گویم 

 گل می كند از نامت
 صد غنچه به كندویم

  تا یاد تو را هر شب
 چون گل به بغل دارم

  هر صبح كه بر خیزم 
در سینه عسل دارم  

از قند وشكر،بهتر
 خوش تر زنبات است این

 طعم عسل از من نیست
 طعم صلوات است این

@afshinala

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران