bg
هنر یعنی،روح دادن به کالبد هر موجود !
شاعر :‌ koorosh behzad
تاریخ انتشار :‌ 1400/05/01
تعداد نمایش :‌ 123

 

هنر، یعنی، به سختی؛ سعی کردن !

گلی، در، دفتر دل، مشق کردن !

هنر یعنی به جای درک دادن

دل نادان خود را درک کردن

 

هنر باشد رها گشتن، ز بودن !

ز، بودن؛ آسمان را، محو کردن !

درون شامگاهان، نور دیدن !

زنورش؛ خویشتن را، کشف کردن !

 

دل ویران غم را ؛ ژرف کردن !

گل شادی؛ برونش فرش کردن !

 

شعور آسمان را، شیشه خواندن !

ترک های خدا را، پاک کردن !

 

هنر، با مرگ، زادن؛ زنده ماندن !

هزاران زندگی با مرگ کردن

هنر شعر خدا ، بر آسمان هاست،

به زیر آن، جهان را پهن کردن !

 

هنر، خاک است و آبی که بیاموخت،

خدا در بوستانها، خلق کردن !

 

 

خوشا خواندن دعا؛ لیکن هنرمند؛

الفبای دعا را؛  رسم کردن !

هنر، یعنی روان تیره ی سنگ ؛

به فجر و شفع و وتری؛ نرم کردن !

 

چه می نامی که با لوح  و کمی رنگ !

به نقاشی ؛ روان ها، نقش کردن ؟!

 

هنر، آن نیست ؛ تا نشنیده؛ حرفی؛

میان حرف؛ سنگی، پرت کردن !

هنر؛  بهزاد؛ ! ختم حرف مفت است !

نشاید که به هر، در، بحث کردن !

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران