bg
پرکشیدن از میان خود و رهاشدن از آدم ها !
شاعر :‌ koorosh behzad
تاریخ انتشار :‌ 1400/04/30
تعداد نمایش :‌ 176

 

مهلت بده؛ ای زندگی، فرزند خوانده را !

این آدم از خود گریز  خانه رانده  را !

بگذار تا تنها شود، آنی به حال خویش !

بگذار تاکه بگذرد از ریشه های خویش !

 

دستی بزن که پا بگیرد، زیر پای خاک !

تا یاد گیرد خیزش از سرو بلند و تاک !

حسرت شده تا از من و دنیا رها شود !

از بند بند ریشه ها ی خود، جدا شود !

 

خواهد که با ستاره یا گلها سفر کند !

از دوزخ گمراه آدم ها، حذر کند !

خواهد که چون باران و دریا، دیده، تر کند !

آن چشم های خیس را، از خنده پرکند !

 

با او مگو از شاه آدم، بگذر از گدا !

او را ببر، تا وادی  از  آدمی رها !

 

 

من دردها دارم بیا، ای کودک درون !

بامن بمان، تا پرکشم از تنگی ام برون !

رفتن شده حسرت، میان پیله، می تنم !

می خواندم پروازها، آن پیله می کنم؟!

 

آخر، از این زندان، شبی پرواز می کنم !

زنجیر صدها ناله و غم باز می کنم !

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران