به من نزدیکتر از من که از آغوش تو دورم
بغل وا کن برای ماهی افتاده در تورم
نبین این صحنه های رقصمرگ از دوریت دریا
در این هنگامه که درگیرودار درد ناسورم
خودم را دور از تو ذره ذره می برم از یاد
نباشی در هجوم هجمه های جورواجورم
زبان الکنم گویای زخم فاصله هانیست
تو که می خوانی از لای نگاه خسته منظورم
در این مرداب نیلوفر صدایی نارسا دارد
به قلب هر کرانه می بری اوای شیپورم
به پاکستان خود راهم بده بی شک کنار تو
به خوبی می درخشد اختر اقبال لاهورم
محمدعلی ساکی