شراب کهنه بیاورکه من جوان بشوم
رها ز زردی و مانند ارغوان بشوم
به عشق رؤیت رویت مثال ابر بهار
شعف ببارم و درکوی تو روان بشوم
اگر دمی برسد دست من به دامن تو
به هرکرانه بگویی به سر دوان بشوم
عیارعشقم اگر در تراز شأن تونیست
ضمان دهم چوخسی زیرِ پا نهان بشوم
اگر به تیرزدن سینه ام نشان داری
برای کسبِ هدف درکَفَت کمان بشوم
من ازتمام خودم رد شدم به خاطر تو
مراقبم چه بخواهی که من همان بشوم