bg
ای روزگار ....
شاعر :‌ امین متوکل خسروشاهی
تاریخ انتشار :‌ 1395/03/15
تعداد نمایش :‌ 318

گو چرا ای روزگار، با من چنین تا مــی کنی؟ هر چه بد در چنته داری بر سر ما می کنی؟ این سیــــه روی سیــــه کام سیـــه کردار را از چه رو مضحک به بزم جمع دارا می کنی؟ دست مهرت بر خبیسان چون دو صد مهر پدر مهر خود بر روی من با، سنگ خارا می کنی!؟ در مقام ساقــــی و خمــــر میان در دست تو گو چــــرا جام مــــرا از زهـــر اعلا می کنــــی یا که چون بر سرکشــــم جام شرربارت، ز درد از برای مستی ناکـرده، رســـــوا می کنـــــــی گه ثریـــــایی و بهجــــــت می فروشی بهــــر زر گه نسیمــــی و فغانــــــم تا ثریا می کنـــــــی جمله عالـــــم سوخت از جور تو بر قلب تبــــاه در عجب مانــــم ز چه از کرده حاشا می کنــی می بزن آن تیغ آخر بر جگر ای سنـــــــگ دل یار هم از ما گرفتـــــــی، از چه پروا می کنی ای نسیم از کنج عزلت بس نما سوز جــــــــگر وقت هجران گشته ما را، از چه غوغا می کنی چون خزانــــــی که رها گردد دمی از خصــــــم باد عاقبت جور زمـــــان ، دیگـــــر ز سر وا می کنی ما گذشتیم و گذشت نیک و بد امـــا روزگـــــــار بعد من این بزم شومت بر که بر پا می کنـــی؟

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
امین متوکل خسروشاهی
0
0

در بیت پنجم مشکلی هست که مگر بدست شما اساتید فن باز شود. یا که چون بر سرکشــــم جام شرربارت، مرا از برای مستی ناکـرده، رســـــوا می کنـــــــی وقتی از مرا در انتهای مصرع اول استفاده می کنم مفهوم مصرع دوم کامل است اما با این کار زیبایی مصرع اول از بین می رود. درود بر شما بزرگواران

user image
اکبربهرامی
0
0

عزیز و بزرگوار جناب خسرو شاهی سلام و علیکم. به داشتن دوستان خوبی چون شما به خودم می بالم تلاش و پشتکار شما ستودنی است و ذهن خلاق تان هم قابل تحسین است . برقرار باشید

user image
امین متوکل خسروشاهی
0
0

سلام و درود بر شما. ممنون از لطفی که بنده دارید

user image
احمدرضاخانمحمدی(الف.راهی)
0
0

سلام بر شما جناب خسرو شاهی عزیز زیبا سروده اید فکر می کنم همان مشکل تبادل مفهوم (که استاد شیخی فرمودند) وجود دارد و البته به نظر حقیر ، انتخاب کلمات و تعابیر هم جای بحث دارد... صحبت سرِ خوب و عالی بودن است... به نظرم در مصراع دوم(حاصل) به جای (بر سر) بهتر می نشیند. در مصراع چهارم، کلمه ی (مضحک) دلنشین نیست و (از چه رو) با وجود(چرا) در مصراع اول، برای پر کردن وزن آمده و از زیبایی شعر می کاهد. (خمر میان)اگر منظورتان(خَمر) باشد، خود معنای (نوشیدن می) را دارد. در بیتِ پنجم(بر سر کشم) به نظرم بینِ (کشیدن، سرکشیدن) و (بر سر کشیدن) باید تفاوت قایل شویم ... جسارت بنده را خواهید بخشید...برقرار باشید و سلامت

user image
امین متوکل خسروشاهی
0
0

سلام و درود بر شما دوست گرامی. همه آنچه که فرمودید جزو ایرادات اثر هستند و بنده را بسی سرافزار کردید از بابت نقدتان. باید اندکی روی مبحث انتقال مفهوم هم کار کنم. در باب خمر مفهوم بنده خمره بود. و البته حق باشماست و اصلا باید بجای خمر از جام استفاده کنم. در نهایت از حضور شما کمال تشکر را دارم. بنده مدتها بود دیگر شعر نمی گفتم و دنبال شعر و غزل هم نمی رفتم. باید اندکی بیشتر و بیشتر مطالعه کنم. سپاس از شما بزرگوار

user image
عنایت اله کرمی
0
0

سلام جناب خسروشاهی عزیز خسته نباشید احسنت به همت شما با عرض پوزش در مجموع با نظر جناب خانمحمدی عزیز موافق هستم انتخاب و ترکیب واژه ها خیلی مناسب نیست وبه طور کلی یک نوع از هم گسیختگی در معنا وپیام شعر مشاهده میشود سلامت و پایدار باشید

user image
امین متوکل خسروشاهی
0
0

سلام جناب عنایت اله کرمی عزیز. ممنون از حضورتان. بله حق باشماست و بنده در قسمتهایی باید ویرایش کلی انجام دهم. تمام تلاشم را می کنم بهتر بنویسم. سپاس

user image
تردید
0
0

درود بر جناب امین عزیز مطمئنا باز هم خواهید سرود و البته با در نظر گرفتن نکاتی که دوستان فرمودند روز به روز کاملتر و زیباتر . این مسیری که همه مان پیش رو داشتیم داریم و خواهیم داشت . عزت زیاد

user image
امین متوکل خسروشاهی
0
0

سلام بر شما دوست گرامی. ممنون از راهنماییتان. تمام تلاشم را می کنم با بهتر بنویسم. استادی می گفت شاعر شدن که به کنار، آجر شدن هم جز به صبور مشقت میسر نیست. ممنون از شما

user image
رضا کریمی
0
0

سلام و درود بر شما؛ جناب خسروشاهی عزیز، سروه زیبایی است. احسنت. سرودن علاوه بر استعداد، شجاعت هم می خواهد که شما هردو را دارید. همین نقدها شعر شما را پخته و ناب خواهد کرد و به شکر خدا شما با روی گشاده پذیرای آنها هستید. در پناه خداوند متعال باشید.

user image
امین متوکل خسروشاهی
0
0

سلام بر جناب کریمی عزیز. جناب کریمی بنده را شرمنده کردید. تعریف بزرگان از شعر بیشتر از آنکه مرا خوشحال کند ناراحت می کند چون شاید قابل برای نقد نداسته اند. ممنون از حضورتان. نقد سبب نابودی خودبینی می شود و همین امر خود حلال بسیاری از مشکلات جامعه کنونی ما می گردد چه برسد به شعر سراپا ایراد بنده. از همه شما دوستان کمال تشکر را دارم. فکر ای کاش شما هم نقدی بر این شعر بیان می فرمودید تا بر بهبودش تلاش کنم. غزل استاد را به همه شما خوبان تقدیم می کنم. سپاس

user image
ولی ا...شیخی مهرآبادی(دیوانه)
0
0

جناب آقای خسروشاهی عزیز، سلام علیکم. .............................................................. دوستان لطف نموده وفرمودند ، آنچه راکه لازم است......مطالعه درآثارِ بزرگان......دقّت درانتخابِ واژه ها....چینشِ بجای ِ انها درکنارِ هم.....خواندن....وتمرین......وتمرین......خداراشکر، طبعِ شعر وپشتکار وذوق رادارید.......کمی هم صبر وتاّمل......به امیدی خداوند....خواهدشد، انچه راکه انتظارش رادارید......ودرنهایت.....نقد پذیری....که بسیارهم مهّم است.....یاعلی.

user image
امین متوکل خسروشاهی
0
0

سلام جناب شیخی عزیز. بنده را با حضور خویش سرافراز کردید. ممنون از شما و متن پر امیدتان. تمام سعیم را می کنم تا از نصایح استادانه شما و دیگر بزرگواران این انجمن نهایت استفاده را بکنم. سپاس