bg
کاروانی رهسپار(امام زمان(ع))
شاعر :‌ مهدی سلیمانی
تاریخ انتشار :‌ 1393/03/27
تعداد نمایش :‌ 314

عزم سفر دارد دلم بر کاروانی رهسپار
آخر کجا خواهد نشست این جمعه های بی قرار

 

اکنون که من افتاده ام برکوچه های عاشقی
ای ابر هجران سوز من، بر پیروانت خون ببار

 

من در فراقت بی امان، هر جمعه را سر می کنم
تا در سکوتی آشنا، بر دل بمانم استوار

 

گشتم که پیدایت کنم، در کُنج دل جایت کنم
در خاک چون پنهان شدم، آمد سواری بر مزار

 

گفتم که در خاکم دگر، کی می توان پیروی
گفتا که با یاد علی برخیز و بین این عشق یار

 

از خاک تن بیرون شدم، با دیدنش مجنون شدم
مه جلوه ای از جنس نور، کاندر کَمَندش ذوالفقار

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
ولی ا..شیخی مهرآبادی (دیوانه)
0
0

جناب آقای سلیمانی ،سلام علیکم.غزل زیبایی ست خسته نباشید. (گفتم که درخاکم دِگر،کِی می توانم پیروی)..شایداین بوده واشتباه درتایپ باشد.برقرارباشید.