bg
کیست که رسم دنیا را نداند در دلش
شاعر :‌ فانی شکرنیا
تاریخ انتشار :‌ 1392/06/07
تعداد نمایش :‌ 292

هرکه را می بینیش صدها ترانه در سرش

یکصدو اندی بهانه بی گمان دارد برش 

خال بی تابی به روی لب فتاده بی حساب

صدهزاران نغمهء پر شور وشادی در لبش

وای من ای وای من، من در کجا استاده ام

در کمینم یا زمینم یا میان آسمانم با شبش

روزها را می نوردم بی تو و بی صاحبم

رازها را می نگارم قلب را ، دوروبرش

من ترانه دارم اما بر لبم جاری نشد!

جای این شعرم شده در روزگار دشمنش

رفته بودم سوی دریای ترنم در دمن

در میان غصه ها آواره تر خیر و شرش

خیر شعرم دیدن دلهای پاک و بی ریاست

شر آن هم دربدر ماندن میان غربتش

 

 

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
رعنا امیریان
0
0

سلام شهاب عزیز

شعر زیبایی بود

خداروشکر که پیشرفت بسیاری دارید

انشاله همیشه موفق باشید و زیبا بسرایید

user image
شهاب شکرنیا
0
0

در زیر سایه و الطاف بی حسابتان روندی مثبت خواهم داشت. با تشکر ویژه از اظهار محبتتان

user image
محمد محسن خادم پور
0
0

سلام من هم با رعنای عزیز موافقم موفق باشید

user image
شهاب شکرنیا
0
0

دیدن خط خطیهای من موجب رنجش چشمان نازتان است... از اظهار لطفتان بسیار ممنونم

user image
اکبر شیرازی
0
0

سلام آقا شهاب

آفرین شعر زیبایی بود

به دل می نشیند

فقط فکر کنم در مصرع زیر

جای این شعرم شده روزگار دشمنش

یک کلمه جا افتاده باشد

زنده باشی

user image
شهاب شکرنیا
0
0

به دیده منت جناب شیرازی.... مرا افتخار همین بس که استادانی چون شما دیدگانشان را به نوشته های کمترین من آزرده می کنند...

user image
دیوانه
0
0

جنابِ آقای شکرنیا،سلام علیکم.پیشرفتِ شما قابل تحسین است .باکمی دقّتِ بیشتر دراشعاری که درسایت ازدوستان می خوانید ویامطالعه اشعاردیگران،بهترازاینها خواهدشد.موفق باشید.....

user image
شهاب شکرنیا
0
0

خاطرم از دیدن مردی چو عشق  شادمان شد شادمان شد شادمان...... بذل عنایت شما درک لطافت مرا بیشتر خواهد کرد. ممنونم

user image
عیار
0
0

سلام و درود دوست خوبم بسيار زيبا و وزين بود لذت بردم ياعلي