bg
میراث خور........
شاعر :‌ ولی الله...... شیخی مهرآبادی.
تاریخ انتشار :‌ 1396/01/30
تعداد نمایش :‌ 574

بنام نگارگرعشق....................

.............................................................

گـاهی شـده بـا، چِهــرِ پُرآژَنگ، بـه رقصــــیم

افسُرده زِ دَردیـم و همـاهنـگ، بـه رقصــــیم

آسـایشِ مـا، دســــتخوشِ فتـــــنه اگرگشت

غفلت زده در، نـایره ی جنـگ، بـه رقصـــــیم

بـا دَغـدغـه ی بودو نبودن، همـه بی شـــــک

پـاکیزه و،آلوده بـه صــــدرنگ، بـه رقصــــــیم

مـاراکـه نـدادنـد بـه جُـز، تنـــــگیِ دل هـــــیچ

ازچیست کـه مـا،این همه دلتنگ،بـه رقصیم

میـراث خورِ ،جیفـــــــــه ی پُر مکروفریبــــــیم

خوردیـم چواز،میوه ی نیــرنگ،بـه رقصـــــیم

دردایره ی عشق چومـا، نقطـه ی ننگــــــیم

خوش بـاد ،درین دایره بـاننـگ،بـه رقصـــــیم

عِفـــــــــریتِ گریزان،زِ سـُـــــــلیمـانِ وجودیـم

آصـف صفت از،دُزدیِ اورنـگ،بـه رقصـــــــیم

مـاییـم وســری، خورده بـه سـنگی،زِجهـالت

افسوس که در،سایهیاین سنگ،به رقصیم

(دیوانــــه) زِ دَردیـم ،کـــــــه دروادیِ حسرت

بـا دستِ پُراز، فتـــــنه ارژنگ،بـه رقصــــــیم

...........................................................

(دیوانه)

 

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
عباس حاکی
0
0

مـاراکـه نـدادنـد بـه جُـز، تنـــــگیِ دل هـــــیچ ازچیست کـه مـا،این همه دلتنگ،بـه رقصیم احسن استاد شیخی گرامی - خوش سروده اید که این زندگی همه را رقصانده است و به شیرینی می رقصاند.کاش رقصی به شوریدگی مولانا می داشتیم که از ترنم چکش آهنگران فارغ از خویش می شد و به رقص می آمد . اما: مـاییـم وســری، خورده بـه سـنگی،زِجهـالت افسوس که در،سایه ی این سنگ،به رقصیم. دست مریزاد.کارت عالی بود.

user image
ولی ا...شیخی مهرآبادی(دیوانه)
0
0

جنای استادحاکی عزیز، سلام علیکم. ...................................................... حق باشماست.....رقصِ جناب مولانا، ازعشقِ(او) بود....وازما(رقصِ مرگ)........بابتِ تاخیرم عذرخواهی می کنم......موفق باشید وممنونم ازحضورتان بزرگوار.....

user image
احمدرضاخانمحمدی(الف.راهی)
0
0

ماییم و سری خورده به سنگی ز جهالت افسوس که در سایه ی این سنگ به رقصیم ... _________________ سلام بر استاد شیخی عزیز بسیار زیبا . امیدوارم در صحت و سلامت باشید . دعاگویتان هستم .

user image
ولی ا...شیخی مهرآبادی(دیوانه)
0
0

جناب آقای خانمحمدی عزیز، سلام علیکم. ................................................................ خیلی ممنونم برادرخوبم.......گویا بایدفاتحه ای براین (سایت ) خواند........ممنونم ازحضورتان....شادکام باشید انشاءا.........

user image
احمدرضاخانمحمدی(الف.راهی)(پاسخ به نظر ولی ا...شیخی مهرآبادی(دیوانه) )
0
0

سلام استاد امیدوارم اینگونه نشودو البته با حضور شما عزیزان نخواهد شد . قربان همه دلخوشی ما همین نکته آموزی هاست البته اگر قابل باشیم . برای بنده که همیشه یک یا چند قدم از بقیه عقب ترم تنها فضای ادبی همین سایت است و به قول خودتان از نظر (کیفیت) ارزشمند بوده است . بهترین ها برایتان آرزو دارم

user image
رضا کریمی
0
0

سلام و درود برشما؛ جناب استاد شیخی عزیز، سروده بسیار زیبا و پرباری است. احسنت. چکیده ای است از بیماری های نفس ناشی از غفلت انسان که متأسفانه بسیاری از ما به همه یا برخی از آنها دچار هستیم. در پناه خداوند متعال باشید.

user image
اکبربهرامی
0
0

جناب استاد شیخی عزیز و بزرگوار سلام و علیکم میـراث خورِ ،جیفـــــــــه ی پُر مکروفریبــــــیم خوردیـم چواز،میوه ی نیــرنگ،بـه رقصـــــیم زیبایی رنگ می بازد در مقابل این قلم ارزشمند، جاودانه بمانید که جان می بخشید به واژتازه های ناب .برقرار باشید