bg
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود
شاعر :‌ حامد احمدی
تاریخ انتشار :‌ 1392/08/13
تعداد نمایش :‌ 380

تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

هوا سرد بود و دلم گرم
خانه ام بی نور بود و بسترم نرم
وقتی که آمدی هیچ قابله ای را یارای بدنیا آمدنت نبود
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

موسیقی حرام بود و خماری عادت
رقص و ورزش و پای کوبی شهوت
وقتی که آمدی هیچ مادری را یارای شیر دادن نبود
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

کوه، کوه بود و همچنان محکم و با اراده
و خرمن گیسوانم در برابر باد شامگاه، لرزان و افتاده
وقتی که آمدی هیچ گلی زیبایی،هدیه شدن را نداشت
تولد، تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

بستر چمن، همه جا پهن و من از آن نعمت بی نصیب
عطر رازقی همه جا پر و قلب من پر مهیب
وقتی که آمدی صدای رودخانه چون سیل پر التهاب بود
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود بود

آمدنت پر از زیر و بم اصوات بود
فغان که دلت اسیر شهوات بود
وقتی که آمدی ریشه ی تمنای وصالم خشکید
تولد تو در بخت من طلوع شعر دوباره بود

پی نوشت :
کوه بی اراده نیست
اراده راسخ در ایستادن دارد

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران
user image
ولی ا...شیخی مهرآبادی(دیوانه)
0
0

جناب آقای احمدی، سلام علیکم وبه کلبه خوش آمدید.برقرارباشید.

user image
حامد احمدی
0
0

درود بر شما بزرگوار سپاس از حضور پر مهرتان و آمدنم در جمع شما بزرگان افتخاریست

user image
رضا فلاح لنگرودی
0
0

حامد عزیز...سلام درود بر شما در پناه حق

user image
حامد احمدی
0
0

سلام بر رضای بزرگوار و صمیمی سپاس از حضور سبز شما

user image
رعنا امیریان
0
0

سلام زیبا بود عزیز بزرگوار.. به جمع ما خوش آمدید..

user image
حامد احمدی
0
0

سلام بر دوست بزگوارتر سپاس از حضور سبز شما وحضور در جمع شما بزرگان برای حقیر افتخاری است