من در رهم ، تو در کجا؟
والا شهم برگرد بیا!
دردم فراوان گشته است
ای چشم تو دردم دوا!
من زارم و هم خسته ام
بیمارم و دلبسته ام
باشد که همراهم شوی
بندی پرِ بشکسته ام
ای قلب را پیمان تویی
ای درد را درمان تویی
دیگر کجا باید روم
دل را فقط مهمان تویی
شادی برای من ببار
بر دل فقط عشقت بکار
عمری فریبم داده ای
ای دلبرو ای یادگار
سرو چمانم بوده ای
ابرو کمانم بوده ای
ای چشم شهلا و شهین
والا نشانم بوده ای
سختی کشیدم تا کنون
عقلم بدادم تا جنون
شاهد بگیر این قصه را
ای ماهر عشوه فنون
حالم دگرگون میکنی
چشمت چو گردون میکنی
لب را تو وا کن با صفا
سرخم چو دل خون میکنی
درود بر جناب فانی احساستان جوشان و جاریتر باد
سلام و درود دوست عزيز و نازنين بسيار زيبا مثل هميشه سلامت و شاد و شاعر بماني ياعلي
جناب آقای شکر نیا(فانی)سلام علیکم پیشرفت خوبی ست(فکرمی کنم،کمال همنشین درتواثرکرد).موفق باشید.
درود برشما دوست عزیزم استفاده کردیم