اول مهرماه تولد جناب آقای صحرائیان عزیز را تبریک عرض میکنم
---------
میان خانه ای از اهل فرهنگ
به دنیا آمدم در شهر جهرم
من اجدادم ز مکتبخانه بودند
برای درس قرآن بین مردم
---------
به داروسازی هم مشغول بودند
خلاصه دین و درمان دستشان بود
کنارش محضر عقد و نکاحی
همینها در جهان پابستشان بود
—————
اگرچه بوده اجدادم از این قشر
ولی بابایم از فرهنگیان بود
به کار مالی فرهنگ مشغول
دبیرستان شیرازش نشان بود
————-
دبستان و دبیرستان من رفت
چو برق و باد طی شد نوجوانی
به دانشگاه چون من پانهادم
ز شور انقلاب آمد نشانی
—————
من اهل اعتدال و درس بودم
به دور از شورو حال انقلابی
به دانشگاه خطاطی نمودم
شدم مشغول در آنجا حسابی!
———-
چو فارغ گشتم از تحصیل ، بعدش
آسیستان گشتم و نحقیق کردم
به دکتر زاهدی اکتیو گشتم
ذغال و کوره را تبلیغ کردم!!
————
سپس رفتم به دانشگاه در لیدز
گروگان گیری و شهریه شد شر
شدم ارشد از آنجا در مکانیک
ولاکن دکترایم ماند ابتر
————--
چو برگشتم به ایران بعد نهضت
به تحقیقات رفتم با دوامی
ولی تا انقلابی شد به فرهنگ
ندیدم از دوامی هم دوامی
————-
تلاشم شد به آلمان رفتن اما
مصادف شد شروع جنگ با آن
شدم مشغول در پیش شکرچی
ببین جا ماند از فامیل او "ان"
———-
به ماشین سازی و هم پتروپارسش
به استارت اویل و پیدک هم به پیستون
به سال شصت و دو در جوشکاری
به کسب تجربه رفتم به میدون!!
—————-
مقالاتی زدم در کنفرانسها
سپس در انستیتو کروپ آلمان
به قصد کاروروزی پا نهادم
تلاشی داشتم آنجا فراوان
————-
سپس با سی و اندی زحمت و رنج
فداکاری به صنعت ، پتروشیمی
شدم فارغ ز غوغا و هیاهو
دلم خوش با رفیقان صمیمی
————
#اکبرشیرازی
۳ مهر ۱۳۹۹
بر اساس بیوگرافی دست نوشته ی استاد سعید صحرائیان