bg
شعر سپید آزمون مهربانی
شاعر :‌ محمد رضا گلی احمدگورابی
تاریخ انتشار :‌ 1404/08/22
تعداد نمایش :‌ 3

در آغاز،

نه واژه‌ای بود

نه یقین،

فقط لرزشِ خفیفِ یک نگاه

در پیاده‌رویی که نامش را مردم فراموش کرده بودند

ما از سکوت عبور کردیم

نه با فریاد،

با زمزمه‌هایی که در گوشِ دیوار نشستند

و از آن، شاخه‌ای رویید

که برگ‌هایش،

پرسش بودند

کسی گفت:

بیایید مهربانی را آزمایش کنیم

نه در کتاب،

در صفِ نان،

در چشمِ پیرمردی که آدرس را گم کرده بود

و در دستانِ زنی

که بویِ باران می‌داد

ما اندازه گرفتیم

نه با خط‌کش،

با واکنشِ دل‌ها

با سکوتِ کودکانی

که هنوز به خوابِ عدالت نرفته‌اند

هر اشتباه،

یک بذر بود

که اگر پنهان نمی‌شد

شاید روزی درختی می‌شد

با میوه‌هایی از فهمِ مشترک

اکنون

در میدانِ تجربه

پرچمی بالا رفته

نه از جنسِ قدرت

که از تار و پودِ گفت‌وگو

و رنگ‌هایی

که مردم با دل‌هایشان آزموده‌اند

و شعر،

نه پایان است

نه آغاز

بلکه راهی‌ست

که با هر قدم،

بازنویسی می‌شود.

تعداد تشویق کننده ها : 0
افرادی که تشویق کرده اند

ثبت نظر

نام شما
ایمیل شما
user image
نظر شما
عبارت امنیتی
لطفا عبارت داخل تصویر را وارد کنید


نظرات کاربران